شاهزاده تنهایی

من،بعضی از نوشته هایم را،با "بغض" نوشتم،لطفا با "درد" بخوانید.

شاهزاده تنهایی

من،بعضی از نوشته هایم را،با "بغض" نوشتم،لطفا با "درد" بخوانید.

شاید واقعا دیدمت

چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۵۶ ق.ظ

شاید واقعا دیدمت


دیشب دیدمت...

اومده بودی...

نمیدونم چرا،وچجوری...ولی اومده بودی...

هه...وقتی اومدی...از دور دیدمت...

تنها اومده بودی...تنهای تنها...

از دور نگاهت میکردم...

با همون صورت زیبا...با همون چشمای سیاه...با همان لبخند شیرینت...اومدی به سمتم...

وای...ههه...اصلا باورم نمی شد...هر لحظه به من نزدیک و نزدیک تر میشدی...و من با این تصور که این یه خیاله،از جام تکون نمیخوردم...با خودم میگفتم نه...حتما کس دیگه ایه که شکل تو میبینمش...

و رسیدی پیش من...درست جلوی صورتم...تو چشمات نگاه کردم...تو هم منو نگاه میکردی...وای که چه حالی داشتم اون لحظه...

قلبم تند تند میزد...حسش میکردم..خیلی واضح...با هربار زدن قلبم،تمام بدنم تکون میخورد...پاهام...پاهام نای وایسادن نداشت...

و تو...تو خیلی راحت جلوم وایساده بودی...شایدم حال تو بدتر از حال من بود...شاید نمی خواستی بدونم چقدر دلت برام تنگ شده...

زبونم بند اومده بود...پاهام سست شده بودن...بدنم خشک شده بود...فقط...دوست داشتم نگاهت کنم...

دستات رو باز کردی...بغلم کردی...بغلت کردم...وای که چه حسی داشت اون بغل...

بغضم ترکید...گریه کردم...اشکام سرازیر شد...

محکم تر بغلت کردم...اشکام بیشتر سرازیر شد..

نمی خواستم از بغلت بیام بیرون...

از بغلت،آرووم منو آوردی بیرون....

نگات کردم...تو چشمات نگاه کردم...لبخند زدی...

و رفتی...دوباره رفتی...

نمی خواستم دیگه از دستت بدم...دویدم دنبالت...دستمو دراز کردم تا بگیرمت...تا نزارم بری...

و...یهو از خواب پریدم...

ااااااااااه‌ه‌ه‌ه .....لعنت...لعنت به این بی تو بودن...

و من هرشب با خیال این می خوابم که شاید،بازم دیدمت...شاید این دفعه نری...شایدم یه دفعه...واقعا ببینمت.


شـاهـزادهٔ تـنـہـایـے،امیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی