شاهزاده تنهایی

من،بعضی از نوشته هایم را،با "بغض" نوشتم،لطفا با "درد" بخوانید.

شاهزاده تنهایی

من،بعضی از نوشته هایم را،با "بغض" نوشتم،لطفا با "درد" بخوانید.

فراموشی۲

دوشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۰۱ ق.ظ

فراموشی۲


و شاید سالها بعد که دست در دستش در خیابان قدم میزنی،اتفاقی از کنار همدیگر رد شوید...

برگردی تا بار دیگر صورتش را ببینی،صورتی که تو را به لحظه های گذشته میبرد....و ناگهان به یاد بیاوری......به یاد بیاوری همه آنچه از یاد برده بودی،دستت را که در دست غربیه‌ ات میبینی و به یاد می آوری که فراموشیت باعث جدایی ات از آشنایت شده.....دست غریبه ات را ول میکنی و به دنبال آن چهره ی آشنا میدوی....خیابان را زیر پا میگذاری تا آن مرد چهره آشنا را پیدا کنی.....میدوی....فریاد میزنی....ناگهان میبینی اش،به سمتش میروی تا معذرت بخواهی و باری دیگر باهم باشید....صدایش میزنی....میروی نزدیک تر....بر که میگردد....هـــــه....نـــه.....او نیست....فقط غریبه‌ی دیگری است که چهره اش شبیه به چهره‌ی آشنای توست....معذرت....بر میگردی و میروی......چه رویاهایی داشتی...حالا که به یاد آوردی اش سعی میکنی پیدایش کنی،تمام دنیا را برای پیدا کردنش زیر پایت میگذاری......ولی نمیدانی و هیچ وقت هم نخواهی فهمید که.....

سالها پیش وقتی آشنایت را به دست فراموشی سپردی و گفتی:شما؟؟..و رفتی....آن لحظه آشنایت خودش را به دست مرگ سپرد....


Amir Lonely Prince

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۰۹
lonely prince

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی